شمایی که میای به این ناکُجا خراب؛ اگه سوالی نداری یا از سوال کردن خوشت نمیاد، اگه چیزی برای گُفتن به فکر خسته و درگیرت نمیاد، اگه سکوتُ دوس داری؛ لا اقل این
نظراتُ و بزن. بعدش ( البته با اسم و نشون ) یه سُکسُکی بکن. منم قول می دم قبلش نگم که: هی فلانی ... دیدمت؛ بیا بیرون.
راستی دلم برای قایم موشک خیلی لک زده. دلم خیلی می خواد که بگم: « سُکسُک، سُکسُک » و « دیدمت ... » ...
اولندش : سُکسُک ، سلام.
بعدشم : من اينجوري بد گيج شدم ، و احتياجم شد به يه جلسه ي حضوري .
سرِ پيري ، جون ندارم اينجوري درگير شم . ميدونم زورم کم مياد.
سومندش : وايسا ببينم چي نوشته بودي . . . آهان ! خُب :
مگه نمي بيني هر روز اسم عوض ميکنم ، از ترس شناخته شدن ،
اونوقت راست راست برميگردي ميگي خودت و معرفي کن ؟
همينجوريشم از دور شناختي ام و ما باختيم .
بذار دلمون خوش باشه ، ديده نشديم ، بعدشم ، وايسا بخونم بقيه شو . . .
آهان : همون دومي
همين .