من و تو ...

من و تو یکی دهانیم
که با همه ی صدایش
به زیباتر سرودی خواناست.

من و تو یکی دیدگانیم
که دنیا هر دم
در منظر خویش
تازه تر می سازد.
نفرتی
از هر انچه بازمان دارد
از هر انچه محصورمان کند
از هر انچه واداردمان
که به دنبال بنگریم ،

دستی که خطّی گستاخ به باطل می کشد.

من و تو یکی شوریم
از هر شعله یی برتر ،
که هیچ گاه شکست را بر ما چیرگی نیست
چرا که از عشق
رویینه تنیم.
نظرات 2 + ارسال نظر
سلام چهارشنبه 18 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:04 ق.ظ

بعدشم تازه ؛ اسمتو هم که نمينويسی منو گيج کنی دیگه ؟
بعدشم حواسم نبود اين واگوينده تر کجا رفت آقای بي هنر ؟
و اخرشم اينکه تازه از خواب بيدار شدی ؟
صبحت بخير!

شادی شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:46 ب.ظ http://zibayekhofte.persianblog.com

سلام...چه خوبه هیچ چیزی نتونه دو نفر رو از کارایی که میخوان بکنن نگه داره...خیلی قشنگ بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد