ای شده چون سنگ سیاهی صبور ،
پیش دروغِ همه لبخندها !
- بسته چو تاریکیِ جاوید گور
خانه بروی همه سوگندها ! -
من ز تو باور نکنم ، این تویی ؟
دوش چه دیدی ، چه شنیدی ، به خواب ؟
بر تو ، دلا ! فرّخ و فرخنده باد
دولت این لرزش واین اضطراب.
زنده تر از این تپشِ گرم تر
عشق ندیده ست و نبیند دگر.
پاکتر از اه تو پروانه ای
بر گلِ یادی ننشیند دگر.